![]() |
![]() |
![]() |
به گزارش سرویس خبری پرشام مارکت جوئل رنستروم، نویسندهای است که اغلب کارهايش در مجلات Slate، The Guardian و Daily Beast منتشر شدهاند. او در دانشگاه بوستون واحدهاي نويسندگي و تحقیق را آموزش ميدهد. وي در مقاله اي با عنوان""What happened when I made my students turn off their phones به بررسي اين موضوع ميپردازد كه دانشجويانش چه نگرشي به تلفنهاي همراه خود دارند. وي عملا در جريان آزمايشي استفاده دانشجويانش از موبايل را بسيار محدود ميكند و مجدداً از آنها در مورد موبايل و نحوه استفاده از آن نظرخواهي ميكند. بنابر پيشبيني هاي علمي در آيندهاي نه چندان دور، بشريت اقدام به نصب موبايل در درون بدن خود خواهد كرد؛ وي اين موضوع را نيز از دانشجويان خود ميپرسد. این استاد دانشگاه در نهايت به دنبال دستيابي به اين هدف است كه دانشجويانش را به آگاهي در مورد رابطه با تلفنهاي همراهشان برساند. تا بتوانند رابطهي خود را كنترل و حتي انتخاب كنند. در ادامه ترجمهي اين مقاله ميآيد.
جوئل رنستروم مقاله خود را اين چنين آغاز ميكند: به عنوان معلمي که مدتها شاهد و نگران تاثیر فناوریهاي هوشمند در کلاس بوده است، به طور مداوم برای ایجاد سیاستهای موثر در كلاس درس در زمينهي موبايلها تلاش كردهام. يكي از سياستهايم اين بوده؛ عملا با حذف موبايل از كلاس تفريحاتي را جایگزین آن كنم. براي مثال دانشجويان ميتوانند آواز بخوانند و عملا این موضوع باعث ايجاد لحظات به یاد ماندنی در كلاس درس ميشود. با توجه به اثرات زیانآور تلفنهاي همراه هم چون اعتیاد، کاهش ارتباطات چهره به چهره، مهارت زدايي و حواس پرتی بی پایان؛ در ابتداي ترم از دانشجويانم میخواهم، به جای دنبالهروي بدون تفكر از عادات، به دقت در مورد عادتهای تلفن خود فکر كنند و عادات خود را در بوتهي نقد قرار دهند.
"اکنون اینجا باش"
رنستروم اين طرح را با پس از آشنايي با طرح YONDR در كلاسهاي درس خود اجرا ميكند. براساس اين طرح مخاطبان نمايش و كنسرت و ... قبل از شروع برنامه موبايلهاي خود را در درون كيسه اي قرار داده و درب آنها را با قفلهاي مخصوصي ميبندند. در صورتي كه در ميانه برنامه و يا حتي در انتهاي آن نياز به موبايلشان داشته باشند؛ بايد به لابي رفته و با دستگاههاي مخصوصي قفل ها را باز كنند. اين دستگاههاي تقريبا چيزي شبيه به مگنتهاي ضد سرقت فروشگاههاست. برخي هنرمندان مانند Dave Chappelle و Alicia Keysاز اين طرح با شعار "اکنون اینجا باش" با هدف محدود کردن عكس و فيلمبرداري و جلوگيري از اينكه وقتي به جمعيت نگاه ميكنند تنها با تعدادي دوربين مواجه شوند؛ استفاده كردند.
رنستروم با دريافت كيسه ها از YONDR كار خود را در كلاس شروع كرد و در شروع ترم، رويه جاري در كلاس را برايشان شرح داد: قبل از هر کلاس، تلفنهایشان را بيصدا میکردند، یک كيسه از جعبه بر ميداشتند و تلفنهایشان را قفل میکردند. قبل از خروج از كلاس، كيسهها را در جعبه گذاشته و قفلهايشان را باز ميكردند. رنستروم به دانشجويانش گفت كه این یک آزمایش برای مقاله نهایی است و من میخواهم نظرات صادقانه آنها را، از طریق نظرسنجی در ابتدا و پایان ترم جمعآوری کنم.
در ابتدا، 37درصد از 30 دانشجو درباره این آزمایش عصبانی و ناراحت بودند. با این حال، در پایان ترم، تنها 14درصد در مورد کیسهها نگرشی منفي داشتند؛ 11درصد "بسیار شگفتزده" بودند؛ 7درصد احساس راحتي؛ و 21 درصد احساس "خوبي" داشتند. اما در اين ميان شورشهاي ناآرامي هم وجود داشت. مثلا برخي دانشجويان برنامههاي ارتباطي را روي كامپيوترها نصب و از آنها استفاده ميكردند.
یک چهارم (26 درصد) از دانش جويان پیش بینی کرده بودند که YONDR کلاس را "بدون عناصر حواس پرت كن" موثرتر میسازد. در پایان ترم، دو برابر افراد ( حدود 51.85 درصد) چنين حسي داشتند. یک بار، بعد از کلاس، رنستروم متوجه ميشود؛ کیسه اي زیر میز باقي مانده است. چند دقیقه بعد یک دانشجو به سرعت وارد مي شود و مي گويد: "پس از آن که گوشیم را در كيسه قرار دادم، كاملا فراموش کردم." شايد اين موضوع را بتوان نشانه اي تلقي كرد كه اين دانشجو واقعا در کلاس حضور داشتهاست.
من متوجه شدم که چگونه تلفن همراه كنترل زندگي من را در دست دارد
وقتی اين استاد از دانشجويان ميپرسد كه آیا جامعه از کاهش مصرف تلفن همراه سود میبرد، تنها 15درصد گفتند: نه. دوسوم (65 درصد) گفتند بله، و 19 درصد گفتند: "بله؛ اينجوري فکر میکنم." نیمی از (50 درصد) دانشجويان گفتند ارتباطات بهتر و چهره به چهره از مزایای استفاده كمتر از تلفنهای است. یکی از دانشجویان نوشت: "من متوجه شدم که چگونه تلفن همراه كنترل زندگي من را در دست دارد." يكي ديگر از دانشجويان نوشته بود: حمام رفتن تنها زماني است که من واقعا قدردان آن هستم، زیرا من را مجبور می کند تا زماني را دور از تلفن، فقط فکر کنم و از نگاههاي سرسري و بدون تفكر در تلفن همراه به دور باشم.
زندگي قبل از گوشيهاي هوشمند بهتر بود
هدف وي از آزمایش این بود که دانشجويان در مورد عادتهایشان فکر کنند، نه اینکه لزوما آنها را تغییر دهند. دانشجويان باید در مورد هر قدرتي، از جمله خود معلم در كلاس ترديد كنند. بسياري از افراد و از جمله نسلهاي قديميتر عقيده دارند، زندگي قبل از گوشيهاي هوشمند بهتر بود. دانشجويان اعتراف میکنند که نمی توانند نقشه ها را بخوانند، آنها خواندن و نوشتن بر روی کاغذ را چيزي قدیمی می دانند، آنها اطلاعاتی را حفظ نميكنند؛ چراکه در گوگل ذخیره است. اینها واقعیتهاست. برخی تغییرات به سادگی رخ میدهند. دانشجويان به طور کلی موافقند که استفاده از تلفن همراه در کلاس درس كاري نامناسب است - تنها 11 درصد اعتقاد دارند که چنين سیاستي در مورد تلفن همراه كاري غیرضروری است.
يكي از دانشجويان نيز در توضيح نظرش نوشته بود: ما انسانها احمق هستيم؛ چراكه نميتوانيم رفتارهاي خودمان را كنترل كنيم. عبارتي كه قابل تأمل است و نميتوان آن را به راحتي پذيرفت؛ چون اگر ما نميتوانيم رفتارهاي خود را كنترل كنيم پس هرگونه بررسي رفتارهاي انساني براي بهبود اوضاع بيهوده خواهد بود.
خستگی چیزی نیست که دانشجويان بايد از آن نجات پيدا كنند
در آغاز ترم، 48درصد اظهار داشتند که محیطی با عوامل حواسپرتی كمتر به آنها کمک میکند تا بهتر یادگیری داشته باشند. یک پنجم (20 درصد) از دانشجويان دليل استفاده از تلفن همراه را "اعتیاد" دانستند. کلمهاي که اغلب از به كارگيري آن اجتناب می کنند. بسیاری خستگی را ذكر كردند. متاسفانه، هنجارهای اجتماعی نشان میدهد که استفاده از تلفن همراه پاسخ مناسبی به خستگی است. اما همانطور که فیلسوفاني نظیر سورن کیرکگوارد و برتراند راسل ادعا می کنند، خستگی ضروری است - این امر باعث تخیل و جاه طلبی می شود. خستگی چیزی نیست که دانشجويان بايد از آن نجات پيدا كنند.
فناوری بخشی از سرنوشت بشریت است
فناوری بخشی از سرنوشت بشریت است. این نه ذاتا خوب و نه بد است – درواقع اين معاني در ارتباط با ما مفهوم مي يابند. در حالیکه 39درصد از دانشجويانم گفتند که مطالعه اثرات استفاده از تلفن، افکار یا رفتار آنها را تغییر نداده، 28.5 درصد سعی دارند از تلفنهایشان کمتر استفاده کنند و 21.5درصد اکنون سعی ميكنند تا در مورد زمانها و چگونگي استفاده از تلفن همراهشان؛ آگاهی يابند. نیمی از دانشجویان من منتقدانهتر در مورد نقش تلفن همراه فکر میکنند و این اولین گام در هدایت ارتباط ما با فناوریهاي نوين است، به جای آنكه اجازه دهيم تا چنين فناوریهايي تمام عرصههاي حيات ما را دست بگيرند و ما را كنترل كنند.
آیا تمايل دارند گوشی های خود را در درون بدنشان نصب كنند؟
رنستروم از آنها ميپرسد آیا تمايل دارند گوشی های خود را در درون بدنشان نصب كنند؟ (همانطور که پیش بینی شده توسط رهبران صنعت در مجمع اقتصادی جهانی در سال 2016) و آنها گفتند:
7 درصد: بله! بهتر است؛ چون نزديك تر به تلفنم همراهم خواهم بود.
7 درصد: بله – این موضوع اجتناب ناپذیر است، بنابراین من نیز ممکن است؛ چنين كاري را انجام دهم.
7 درصد: بستگی به هزینه دارد
11 درصد: وابسته به تعداد افراد دیگری است که این کار را انجام می دهند
36 درصد: بستگی به خطرات جسماني اين كار دارد
32 درصد: نه به هيچ وجه
حداقل دو سوم دانشجویان ميخواستند تلفنها را در بخشی از بدن خود جايگذاري كنند، که معناي پذیرش تمام پیامدهای صفحه نمایش، لذت هاي آني و لحظه اي و وابستگی به اطلاعات مي باشد. اما شايد هم چون ساير احتمالات عده اي در آن زمان تصميم بگيرند؛ گوشي هاي خود را كنار بگذارند.
در دنياي جديد ما احساس اسارت ميكنيم اما نمیتوانيم توضیح دهيم چرا چنين حسي داريم؛ چون قادر به پیدا کردن میله های قفس نیستیم. مشارکت در تمدن مدرن نیازمند فنآوری، به ویژه گوشیهای هوشمند است. پرداخت صورتحساب، ارتباط با دوستان و خانواده، دریافت اخبار ما، و درخواست كار و تحصيل در دانشگاه و مراقبتهای بهداشتی از طریق وب سایت ها و برنامههای کاربردی. راههاي قدیمی دیگر مفيد نيستند. ما باید خودمان را با اين شرايط انطباق دهیم.
اما نكتهي مهم دقيقا اين است كه چگونه به اين انطباق ميرسيم. آيا هزينههاي هنگفت براي خريد مدلهاي جديد آيفون ميپردازيم؟ آيا موبايل را هرگز از خود دور نميكنيم و حتي در هنگام غذا خوردن نيز مشغول استفاده از آنيم يا بخشي از روز را بدون موبايل سر مي كنيم؟ آيا تمايلي به برقراري ارتباط با سايرين نداريم و ترجيح مي دهيم موبايل واسطه تعامل ما باشد؟
در نهايت اين استاد دانشگاه هدف خود از انجام چنين كاري را تنها واداشتن دانشجويان به تفكر ميداند. وي اميدوار است اگر دانشجويان در اينده تصميم گرفتند موبايل هايشان را در در درون بدنشان نصب كنند؛ در اين زمينه كاملا بيانديشند و يا اگر سر كلاس موبايل خود را خاموش ميكنند؛ نه از سر اجبار بلکه خود خواسته چنين كاري را انجام دهند.