![]() |
![]() |
![]() |
بدینترتیب با وجود گزارشهای رسمی و غیر رسمی مبنی بر کاهش درآمد و از دست رفتن بخشی از سهم بازار سامسونگ در طی فصول گذشته، همچنان میتوان از سال 2015 به عنوان آغازگر چرخشی بنیادین در مجموعه سامسونگ یاد کرد. کاربران این برند که به نبود فلز و استفاده از پلاستیک در طراحی دستگاه عادت کرده بودند به یکباره با ترکیب کاملا جدید شیشه و فلز روبرو شده و منتقدان سرسخت سامسونگ نیز به ناگاه بزرگترین عامل انتقادی خود را از دست دادند. در این شرایط و با ایجاد موج مثبت جدیدی به سمت سامسونگ چشمها به نوآوری تازه این برند در پرچمداران سال 2016 دوخته شد. شرایط سامسونگ در سال 2016 اما با تفاوتهای بزرگی نسبت به گذشته همراه شده است از یک سو برگ برنده این شرکت در خیره ساختن نگاه کاربران و خریداران به محصولی که پیش از این انتظار مشاهده آن را از سامسونگ نداشتهاند اینک اندکی کمرنگتر شده و افت قیمت مدلهای سال گذشته نیز شرایط دشواری را برای بازاریابی مدلهای جدید ایجاد کرده است. از سوی دیگر رقبای اصلی این شرکت نیز بیکار ننشسته و با ایجاد برخی تغییرات بسیار مهم چالش بزرگی را پیش روی سامسونگ قرار دادهاند. در این شرایط ارائه دو پرچمدار جدید با ترکیبی آشنا و اندک تغییرات ظاهری از هر لحاظ ریسک بزرگی برای سامسونگ بر سر بازاری به شدت رقابتی و حساس به نظر میرسد؛ این البته طبیعتا تمامی ماجرا نیست. دو پرچمدار Galaxy S7 و Galaxy S7 edge با اینکه به گوشیهای سال گذشته این برند شباهت کامل داشته و در برخی موارد کوچک و بزرگ نیز در جایگاه نسبتا پایینتری نسبت به بعضی رقبا قرار میگیرند اما برگهای برنده فراوانی را در دل خود جای دادهاند. Samsung Galaxy S7 edge موضوع بررسی تخصصی این نوبت است.
Galaxy S7 edge همانند Galaxy S7 در جعبه نسبتا بزرگی با نوشتههای نقرهای و آبی ارائه میشود که تنها تفاوت آن با جعبه Galaxy S6 edge سال گذشته به تغییر رنگ جعبه از سفید به مشکی تعلق دارد.
درون این جعبه علاوه بر موارد آشنایی چون هدست سیمی، شارژر، کابل USB و ابزار خارج کردن سیمکارت یک مبدل کوچک microUSB به USB فول سایز نیز دیده میشود که امکان اتصال آسان درایوهای حافظه و دیگر موارد منطبق را فراهم میآورد. یکی از امکانات این قطعه که اپلیکیشنی نیز برای آن در نظر گرفته شده انتقال آسان اطلاعات از دیگر گوشیها و پلتفرمها (iOS، BlackBerry OS و ...) به این مدل است.
شارژر گوشی بدون تفاوت نسبت به Galaxy S6 edge+ و Galaxy S6 edge در حالت شارژ سریع امکان انتقال توان 15 واتی (9 ولت و 1.67 آمپر) را دارست و توان آن در حالت عادی به 10 وات (5 ولت و 2 آمپر) میرسد.
هدست سیمی دستگاه همانند Galaxy S6 edge+ درون یک جعبه نیمه شفاف جداگانه قرار گرفته و از ظاهر و عملکردی مشابه برخوردار است.
Galaxy S7 edge در دست بسیار به تجربه سال گذشته سامسونگ در این کلاس و مدل Galaxy S6 edge+ شباهت دارد در حقیقت بدون در دست گرفتن همزمان این دو مدل نمیتوان آنها را از یکدیگر تشخیص داده و به تفاوتهای هرچند ناچیز مابین آنها پی برد. S7 edge با وجود آنکه کاملا بزرگتر از S6 edge نسل اول طراحی شده اما در مقایسه با +S6 edge هنوز دیوایس کوچکتر و البته خوشدستتری به حساب میآید. فرم خمیده صفحهنمایش در هردو کناره دستگاه همچنان بزرگترین برگ برنده این مدل در جذب نگاه کاربران به حساب میآید و نوار فلزی پیرامونی و جنس شفاف شیشهای بخش پشتی نیز به این جذابیت کمک فراوانی کردهاند.
از نگاهی دیگر Galaxy S7 edge همانطور که در مورد دو گوشی پیش از آن نیز صادق بود به دلیل ساختار شیشهای آن در جلو و پشت دستگاه، دیوایس آسیبپذیری به نظر میرسد و با اینکه مقاومت آن در سقوط از ارتفاع در تستهای مختلف به طرز مشهودی نسبت به گذشته ارتقاء یافته است اما هنوز نیز در دست گرفتن دیوایسی تا این اندازه لوکس و براق و در عین حال لیز و لغزنده احساس اطمینان فوقالعادهای را در برخی کاربران بر نمیانگیزد.
در یک نمای رخ به رخ تنها تفاوت مشهود و کاملا مشخص S7 edge در مقایسه با S6 edge+ به کاهش برجستگی لنز دوربین در بخش پشتی تعلق دارد که به لطف افزایش ضخامت دستگاه از نامتعادل بودن گوشی هنگام قرار گرفتن روی میز بسیار کاسته است.
در یک نگاه کلی بدون شک باید از طراحی پیشرفته و مدرن Galaxy S7 edge سخن گفت اما هنوز برخی نکات نچندان مثبت این طراحی همچون تاچ تصادفی از کنارههای خمیده صفحهنمایش، طراحی آسیبپذیر شیشهای و تا حدودی غیر ارگونومیک بودن جایگذاری سنسور اثر انگشت در دکمه Home زیر صفحهنمایش (نسبت به دیگر مدلها با جایگذاری در پشت یا کنارههای دستگاه) در این مدل نیز تکرار شدهاند.
کاهش 0.2 اینچی سایز صفحهنمایش نسبت به S6 edge+ از گلکسی S7 edge دیوایس کارآمدتری با ابعادی منطقیتر ساخته است. طول و عرض این مدل به ترتیب 150.9 و 72.6 میلیمتر است که در مقایسه با Galaxy S6 edge+ تا 3.5 میلیمتر در ارتفاع و 3.2 میلیمتر در عرض کاهش یافته است. این روند کاهشی اما در زمینه ضخامت ادامه نیافته و با 7.7 میلیمتر و اختلاف 0.8 میلیمتری نسبت به Galaxy S6 edge+ با ضخیمترین گوشی در سهگانه edge سامسونگ روبرو میشویم. افزایش نامحسوس ضخامت گوشی در عمل نقش مثبتی در طراحی S7 edge برجای گذاشته چرا که همانطور که پیش از این نیز اشاره شد از این طریق مسئله بیرونزدگی دوربین به میزان بسیار زیادی برطرف شده است.
S7 edge با وجود طول و عرض کوچکتر، گوشی سنگینتری نسبت به گذشته است. وزن 157 گرمی این مدل 4 گرم نسبت به Galaxy S6 edge+ افزایش یافته که دلیل اصلی آن را بیش از همه باید در افزایش حجم باتری جستوجو کرد.
صفحهنمایشهای Super AMOLED سامسونگ با عملکرد خیرهکننده در نمایش رنگ مشکی و کنتراست فوقالعاده همواره یکی از چشمگیرترین نکات قابل اشاره در دیوایسهای پرچمدار این برند را تشکیل میدهند و نگفته پیداست که Galaxy S7 edge نیز از این قاعده مستثنی نیست. کاهش 0.2 اینچی ابعاد این صفحهنمایش 5.5 اینچی و ثابت ماندن وضوح 2560×1440 پیکسلی این پنل، تراکمی در حدود 534ppi را برای آن به همراه داشته که همچنان بسیار فراتر از حد قابل تشخیص توسط چشم انسان در فاصله معمول در دست گرفتن یک گوشی موبایل است. پوشش شیشهای محافظ این صفحهنمایش همانند بخش پشتی دستگاه از نوع Corning Gorilla Glass 4 است که پیش از این در هر دو نسل قبلی این کلاس نیز به کار گرفته شده بود.
خمیدگی این صفحهنمایش از هر دو سمت در هنگام روشن بودن پنل همچنان بسیار چشمگیر و زیباست اما تا حدودی در ارگونومی گوشی تاثیر منفی بر جای گذاشته و در دست گرفتن آن به هنگام روشن بودن پنل در مقایسه با گوشیهای صفحه تخت با راحتی کمتری همراه است. در مورد این خمیدگی و ویژگیهای جدید آن در ادامه بیشتر سخن خواهیم گفت.
کیفیت رنگ، کنتراست و زاویه دید صفحهنمایش در سطح بسیار مناسبی قرار دارد و روشنایی آن نیز با وجودی که در مقایسه با پنلهای LCD رقم کمتری را نشان میدهد اما به لطف افزایش روشنایی در حالت اتوماتیک زیر نور خورشید مشکلی برای خواندن محتوای صفحهنمایش در این حالت نیز وجود ندارد.
دکمههای زیر صفحهنمایش بدون تغییر نسبت به گذشته شامل دکمههای لمسی back و task switcher در دو سوی کلید فشاری Home میشوند و در بالا نیز مثل گذشته دوربین دوم، حسگرهای نور و Proximity همراه با اسپیکر تماس حضور دارند.
یک نکته جدید در مورد این صفحهنمایش حالت همواره روشن، Always On Display یا AOD است در این ویژگی برخی اطلاعات مهم نظیر زمان، تاریخ و نوتیفیکیشن برنامهها که کاربران تنها برای دیدن آنها دهها بار در طی روز اقدام به روشن کردن صفحهنمایش گوشی میکنند به صورت دائم روی پنل بدون روشن شدن کل صفحهنمایش قرار میگیرد. این ویژگی با اینکه در نگاه اول به ضرر باتری دستگاه به نظر میرسد اما در عمل به دلیل آنکه نیازی به روشن کردن صفحهنمایش در طی روز برای چندین و چند بار وجود ندارد میتواند به نفع باتری نیز تمام شود.
AMOLED بودن صفحهنمایش سری S7 اجرای این قابلیت را برای سامسونگ به امر آسانی بدل کرده است چرا که در فناوری AMOLED، پیکسلهای مشکی در حقیقت پیکسلهای خاموش شده هستند (علت بینهایتبودن کنتراست پنلهای AMOLED) و همین موضوع به مصرف پایین انرژی منجر میشود. البته این معنای مصرف نشدن هیچ انرژی در این حالت نیست و در حقیقت مدار درایور صفحهنمایش (Display Driver IC یا به اختصار DDI) و پروسسور موبایلی همچنان فعال بوده و مصرف انرژی در آنها ادامه دارد. برای کاهش هرچه بیشتر مصرف انرژی در این حالت به گفته شرکت سازنده مصرف انرژی در حالت Sleep به یک پنجم میزان آن در گذشته تنزل یافته و حتی در مقایسه با نسل قبلی و حالت ساعت (Night Clock) که تنها کناره دستگاه را برای نمایش ساعت روشن میکرد نیز مصرف انرژی به نصف کاهش پیدا کرده است. بدینترتیب امکان تفکیک وضعیت کارکرد مدار صفحهنمایش در حالت عادی و هنگام قرارگیری در حالت همواره روشن برای دستگاه مهیا شده و روی کاغذ شرایط برای مصرف بهینه انرژی در این وضعیت فراهم است.
Always On Display در حالت عادی تنها از 8 رنگ برای به نمایش درآوردن اطلاعات سادهای نظیر زمان و تاریخ استفاده میکند اما در صورت تغییر رنگ پس زمینه و نیاز کاربران در به نمایش در آوردن اطلاعات بیشتر، تعداد رنگها به 16 میلیون ارتقا یافته و طبیعتا مصرف انرژی نیز افزایش پیدا میکند. در تست عملی در یک ساعت با قرار دادن تصویر پسزمینه رنگی روی گوشی میزان مصرف انرژی در طی 3 ساعت برابر 2 درصد بود که به روشنی به مصرف بسیار پایین این فناوری اشاره دارد. یک نکته جالب توجه در مورد حالت AOD کارکرد همزمان آن با سنسورهای مختلف دستگاه از جمله سنسور نزدیکی (Proximity Sensor)، حسگر نور و شتابسنج است. از جمله کاربردهای این همکاری با سنسورها، غیر فعال کردن Always On Display در زمانیست که به دلیلی همچون قرار گرفتن دستگاه در جیب کاربر عملا نمیتواند صفحهنمایش گوشی را ببیند. این سنسورها همچنین به تنظیم روشنایی صفحه در این وضعیت در حالتهای نوری مختلف نیز کمک میکند. ویژگی AOD از طریق منوی Display در تنظیمات گوشی قابل غیر فعال کردن است و با کاهش ظرفیت باتری به 5 درصد نیز به صورت خودکار غیر فعال میشود.
دکمه Home همچنان محل حسگر اثر انگشت دستگاه است که در عمل تنها برای انگشت شست، ارگونومی مناسبی دارد و قرار دادن سایر انگشتها روی آن برای بازگشایی صفحه به آسانی اسمارتفونهایی که این سنسور را در کناره یا پشت گوشی قرار دادهاند نیست.
این سنسور همچنان برای فعال شدن نیاز به روشن کردن صفحهنمایش دارد که با وجود آنکه نسبت به نمونههای همواره فعال (که امکان بازگشایی صفحه حتی در هنگام خاموش بودن پنل را نیز دارد) سرعت کمتری را ارائه میدهد اما از سوی دیگر مشکلات برخورد تصادفی دست با سنسور و ایجاد ویبرههای ناخواسته هنگام قرارگیری گوشی در جیب در آن وجود ندارد. سرعت و دقت بازگشایی صفحهنمایش در این سنسور در سطح بسیار بالایی قرار دارد و عملیات ثبت یک اثر انگشت جدید در آن نیز بسیار سریع و بدون مشکل صورت میپذیرد.
اجزای پیرامونی Galaxy S7 edge در مقایسه با Galaxy S6 edge+ تقریبا با هیچ تغییر بزرگی روبرو نشده و به جز یک مورد ناپیدا در افزوده شدن اسلات حافظه به نکته خاص دیگری نمیتوان اشاره کرد. در سمت چپ دستگاه دو دکمه تفکیک شده تغییر صدا در محل مناسبی در بخش بالایی این قسمت قرار گرفتهاند که هنگام گرفتن گوشی با دست چپ درست در زیر انگشت شست و با گرفتن گوشی در دست راست تا حدودی نزدیک به انگشت اشاره قرار میگیرند.
دکمه پاور در سمت راست از جایگاه ایدهآلی برخوردار است و فارغ از اینکه گوشی با کدام دست گرفته شده است کاملا قابل دسترسی خواهد بود.
در پایین به اسپیکر اصلی، میکروفون تماس، جک هدست و البته پورت microUSB اتصالات سیمی برمیخوریم که این آخری انتقادهای فراوانی را متوجه سامسونگ در استفاده نکردن از پورت جدید USB Type-C کرده است؛ پورتی که اینک در پرچمداران دیگری رقبای این برند به چشم میخورد. از جمله دلائل غیر رسمی حضور نداشتن USB Type-C در پرچمداران جدید سامسونگ باید به سازگار نبودن این پورت با دیگر دیوایسهای این برند به خصوص عینک واقعیت مجازی Gear VR اشاره کرد. به این موضوع بار دیگر در مبحث ارتباطات باز خواهیم گشت. اسپیکر اصلی دستگاه با وجود استریو نبودن از صدای نسبتا بالایی برخوردار است که حداکثر توان آن حوالی 99.8 دسی بل اندازهگیری شد.
در بخش بالایی گوشی با اینکه در نگاه اول تفاوتی نسبت به S6 edge+ دیده نشده و میکروفون دوم و محل جایگذاری سیمکارت تنها موارد قابل اشاره در این قسمت را تشکیل میدهند اما با گشودن اسلات این قسمت علاوه بر جایگاه نانو سیمکارت گوشی به یکی از تفاوتهای اصلی سری S7 با سری S6 یعنی حضور مجدد اسلات حافظه بر میخوریم. حذف یک ویژگی در یک خانواده و حضور مجدد آن در نسلهای بعدی را میتوان یکی از ترفندهای بازاریابی برندهای بزرگ تلقی کرد که در این مورد خاص علاوه بر اسلات حافظه به ضد آب بودن گوشی (حاضر در Galaxy S5 و حذف شده در Galaxy S6) نیز تسری یافته است. استدلال سامسونگ در حذف کارت حافظه در سال گذشته یعنی کاهش سرعت دستگاه به واسطه حافظه فوقسریع UFS 2.0 داخلی دستگاه از یک سو و سرعت محدود کارتهای حافظه از سوی دیگر امسال مطرح نشده و حتی در معرفی این ویژگی از سوی شرکت سازنده به پشتیبانی آن از "تمامی کارتهای حافظه موجود در بازار" بدون توجه به سرعت آنها و تاثیر منفی بر سرعت دستگاه اشاره شده است.
سطح براق و شیشهای بخش پشتی Galaxy S7 edge مثل گذشته به راحتی هرچه تمامتر اثرات انگشت و آلودگی را به خود جذب میکند که این نکته بیشتر در نسخه تیره دستگاه مشهود است. کاهش چشمگیر برآمدگی لنز دوربین از سطح دستگاه تنها نکته جدید قابل اشاره در این قسمت است و سایر موارد شامل تک فلش LED و سنسور ضربان قلب بدون تغییر در جایگاه ثابت خود قرار دارند.
کاهش رزولوشن دوربین نسبت به مدلهای سال گذشته از 16 به 12 مگاپیکسل در Galaxy S7 و Galaxy S7 edge در نگاه اول میتواند برای بسیاری از کاربران سوالبرانگیر به نظر میرسد دوربین 12 مگاپیکسلی جدید سامسونگ نهتنها از کیفیت بسیار بالاتری نسبت به سلف خود برخوردار است بلکه در زمینه سرعت و دقت فوکوس نیز حرفهای فراوانی برای گفتن خواهد داشت. سایز سنسور در این دوربین بدون تغییر نسبت به گذشته همچنان 1/2.6 اینچ است اما ارتقا سایز پیکسلهای تصویر به 1.4 میکرون (در مقابل 1.12 میکرون در سری Galaxy S6) و استفاده از دیافراگم گشودهتر f/1.7 (در مقابل f/1.9 در سری Galaxy S6) از همین ابتدا انتظار دریافت نور بیشتر و نویز کمتری را در این دوربین ایجاد میکند. دوربین 12 مگاپیکسلی حاضر در Galaxy S7 edge برخلاف خانواده S6 به صورت پیشفرض به صورت واید نبوده و حداکثر وضوح آن یعنی 3024×4032 پیکسل یا همان 12 مگاپیکسل در نسبت تصویر 4:3 به دست میآید. بالاترین وضوح تصویر این دوربین در نسبت واید 16:9 برابر 2268×4032 پیکسل یا 9.1 مگاپیکسل است. تغییرات در دوربین جدید خانواده Galaxy S7 اما در این نقطه متوقف نمیشود و به کارگیری فناوری بسیار جذاب دیگر به نام Dual Pixel در آن کلاس کاملا تازهای را برای دوربینهای موبایلی میگشاید.
برای آشنایی بهتر با قابلیت Dual Pixel بهتر است ابتدا نگاه کوتاهی داشته باشیم به فناوری اتوفوکوس و چگونگی کارکرد آن در یک دوربین حرفهای DSLR. سیستم اصلی تشخیص فوکوس در دوربینهای حرفهای DSLR با فناوری ویژهای به نام تشخیص فاز یا Phase detection Autofocus صورت میپذیرد. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میشود در یک دوربین DSLR نور با گذر از مجموعه لنزها ابتدا به آینه نسبتا شفافی که با زاویه 45 درجه قرار گرفته و آینه اصلی نام دارد (مشخص شده با شماره 2 در تصویر) برخورد میکند بخش بزرگی از نور برخورد کننده به این آینه به بالا و به سمت آینه یا منشور (Pentamirror یا Pentaprism) بالایی (شماره 8) برخورد کرده و این آینه یا منشور نور را به گونهای مجدد بازتاب میدهد که تصویر به صورت صاف و واقعی از چشمی دوربین (شماره 9) قابل مشاهده خواهد بود. در این میان اندکی از نوری که در ابتدا به آینه اصلی برخورد کرده بوده از آن عبور میکند و به آینه دوم (شماره 3) برخورد کرده و در آنجا با شکسته شدن نور پرتوهای آن به سمت سنسورهای اتوفوکوس تشخیص فاز یا Phase detection (شماره 7) حرکت میکنند.
در این قسمت به ازای هر نقطه فوکوس (که در دوربینهای DSLR متعدد هستند) دو سنسور در نظر گرفته شده که هریک از این سنسورها همانطور که در تصویر زیر مشخص است نور یک قسمت از لنز (بالا و پایین) را دریافت میکنند در این هنگام وقتی نور به این دو سنسور میرسد در صورتی که سوژه فوکوس باشد اشعههای نور خارج شده از دو سمت انتهایی لنز درست در مرکز هریک از سنسورها به هم رسیده و متمرکز میشوند و هر دو سنسور تصویر یکسانی را خواهند دید اما اگر سوژه فوکوس نباشد اشعههای نور دیگر به هم نرسیده و متمرکز نیستند. در تصویر زیر این ایده را میتوان مشاهده کرد جاییکه در تصویر اول سوژه بسیار نزدیک است در تصویر دوم سوژه در نقطه فوکوس دقیق قرار دارد در تصویر سوم سوژه دورتر قرار گرفته و در نهایت در تصویر چهارم سوژه بسیار دور است. از اختلاف محل تجمع اشعه نور (اصطلاحا اختلاف فاز) شکل گرفته در این حالت میتوان برای تنظیم دقیق فوکوس استفاده کرد که این عمل در دوربینهای DSLR و دیگر دوربینهای مجهز به این ویژگی (از جمله دوربینهای موبایلی) با حرکت لنزها به صورت خودکار صورت میپذیرد و با ظاهر شدن علامت سبز رنگ روی چشمی دوربین دوربین آماده عکاسی از سوژه در فوکوس قرار گرفته میشود.
علاوه بر سیستم اتوفوکوس تشخیص فاز فناوری دیگر نیز برای اتوفوکوس به نام Contrast detction یا تشخیص کنتراست در دوربینهای DSLR (عمدتا هنگام استفاده از Live View و صفحهنمایش دوربین به جای چشمی) و دوربینهای موبایلی به کار گرفته میشود در این سیستم که از سرعت و دقت کمتری نسبت به Phase detection برخوردار است از تحلیل دادههای رنگی و تصویری برای به دست آوردن فوکوس در سنسور اصلی استفاده میشود.
فناوری تشخیص فاز مدتیست در دوربینهای موبایلی نیز به کار گرفته میشود البته تا قبل از معرفی سری Galaxy S7 حتی پیشرفتهترین دوربینهای موبایلی مجهز به فناوری Phase detection نیز از فوکوس ترکیبی یا هایبریدی بهره میبردند به این معنا که از مزایای هر دو فناوری فوکوس تشخیص فاز و تشخیص کنتراست به صورت ترکیبی استفاده شده و بدینترتیب سرعت و دقت به نسبت بالایی نسبت به گذشته به دست میآمد. در خانواده S7 اما این شیوه به کل تغییر کرده است.
در دوربینهای موبایلی با محدودیت بسیار زیاد فضا در مقایسه با یک DSLR حجیم، سنسورهای دوگانه منتسب به هر نقطه فوکوس که در بالا از آنها سخن گفتیم جای خود را به 2 فتودیود کوچک روی پیکسلهای اتوفوکوس دادهاند. نگفته پیداست که پیکسلهایی که دارای این فتودیودها هستند از اهمیتی حیاتی در برداشت تصویر برخوردارند تا جاییکه شرکت اپل در زمان معرفی iPhone 6 در سال 2014 از آنها با عنوان Focus Pixels یاد کرد. این پیکسلها که در بهترین حالت کمتر از 10 درصد کل پیکسلهای سنسور را تشکیل میدهند به شیوه متناسبی در کل سطح سنسور پخش شده و سرعت فوکوس را افزایش میدهند.
در فناوری Dual Pixel حاضر در هر دو مدل Galaxy S7 و Galaxy S7 edge فتودیودهای تشخیص فاز نه فقط در 10 درصد پیکسلها، بلکه در تمامی پیکسلهای سنسور جای گرفتهاند و بدینترتیب سرعت و دقت فوکوس در دوربین اصلی این دو مدل حداقل روی کاغذ در سطحی غیر قابل مقایسه با دیگر دوربینهای موبایلی حتی پیشرفتهترین نمونهها قرار دارد. همانطور که در ابتدا اشاره شد این فناوری نکته جدیدی به حساب نمیآید و دوربینهای پیشرفته DSLR و نمونههای Mirrorless یا بدون آینه مدتهاست که از آن بهره میبرند اما انتقال این فناوری پیشرفته به دوربینهای موبایلی امری بسیار جدید و انقلابی محسوب میشود.
دوربین اصلی Galaxy S7 edge در عمل از سرعت بسیار بالایی در فوکوس برخوردار بوده و در محیطهای با نور کمتر نیز انتقال فوکوس از یک سوژه به دیگری با سرعت قابل توجهای انجام میپذیرد.
ظاهر منویی و رابط کاربری دوربین در Galaxy S7 edge تقریبا به طور کامل به آنچه پیش از این در Galaxy S6 edge+ دیده بودیم شباهت دارد و در اینجا و آنجا برخی تغییرات کوچک نیز قابل مشاهده هستند. در ستون سمت راست آخرین عکس گرفته شده، دو شاتر جداگانه برای گرفتن عکس و آغاز فیلمبرداری، دکمه سوئیچ بین دو دوربین و گزینه MODE قرار دارد که به جز تغییراتی در ظاهر آیکونها تفاوتی با گذشته ندارند.
در بخش MODE در حالت پیشفرض 10 گزینه مختلف شامل عکاسی اتوماتیک و Pro، گزینه Selective focus (تغییر فوکوس پس از برداشت عکس برای سوژههای نزدیک)، برداشت پانوراما، کلاژ ویدئویی (گرفتن 4 ویدئوی 6 ثانیهای و نمایش در یک قاب)، Live broadcast (استریم مستقیم ویدئو روی یوتیوب)، برداشت اسلوموشن، Virtual shot (ایجاد حالتی سه بعدی با حرکت دادن دوربین حول سوژه)، عکاسی از غذا و در نهایت Hyperlapse (فیلمبرداری با دور تند) میشود و تنها تغییر نسبت به S6 edge+ به عوض شدن نام Fast motion به Hyperlapse و انتقال گزینه Download از پایین به سطر بالایی است. در بالای صفحه علاوه بر Downoload و Info گزینه جدیدی به نام More نیز در نظر گرفته شده که در آن علاوه بر امکان ادیت کردن و تغییر جایگاه آیکونهای این قسمت میتوان هریک از این میانبرها را به صورت مستقیم به صفحه Home نیز اضافه کرد.
با لمس گزینه Download این بخش امکان افزودن آیکونهای دیگری به این بخش وجود دارد که از آن جمله میتوان به Dual Camera یا عکاسی و فیلمبرداری همزمان با استفاده از هر دو دوربین اشاره کرد. در این حالت در بخش فیلمبرداری حداکثر میتوان تا 5 دقیقه با هر دو دوربین به برداشت ویدئو پرداخت.
عکاسی در مد Pro تغییری نسبت به گذشته نداشته و همچنان میتوان سرعت شاتر را از 10 ثانیه تا 1/24,000 ثانیه تغییر داد و فوکوس را نیز به صورت دستی تعیین کرد. گزینههای دیگری نیز همچون تغییر ISO (از 100 تا 800)، تغییر نورگیری و وایتبالانس در این بخش دیده میشوند که از اهمیت به نسبت پایینتری نسبت به سرعت شاتر و تنظیم دستی فوکوس برخوردارند.
گزینههای ستون سمت چپ رابط کاربری با قرار دادن گوشی روی حالت Pro با تغییر روبرو شده و اینک علاوه بر Metering modes که در مدلهای پیشین نیز دیده میشد حالا گزینه تازهای برای تغییر حالت اتوفوکوس از مرکز تصویر به Multi AF یا نقاط فوکوس خودکار متعدد در این بخش در نظر گرفته شده است.
در بخش تنظیمات دوربین که با لمس آیکون چرخدنده در گوشه پایین سمت چپ تصویر در دسترس قرار دارند امکان تغییر رزولوشن عکاسی، فعال کردن گزینه اتوفوکوس دنبالکننده یا Tracking AF (غیر فعال در رزولوشنهای UHD، QHD و فول اچدی با 60 فریم در ثانیه)، لرزهگیر دیجیتال دست (غیر فعال در وضوح UHD)، امکان برداشت تصویر با گفتن کلمهای مشخص، تغییر وظیفه دکمههای ولوم نسبت به گذشته و فعال کردن گزینه عکاسی در حالت RAW با فرمت DNG (تنها در مد Pro) تغییری نسبت به گذشته نداشتهاند اما در این میان یک گزینه تازه به نام Motion photo دیده میشود که با فعال کردن آن ویدئوی کوچکی قبل از گرفتن هر عکس ایجاد خواهد شد. این قابلیت را میتوان با Live Photo آیفون برابر دانست.
جدا از تمامی موارد گفته شده کیفیت این دوربین تنها در عمل و به هنگام برداشت تصویر و ویدئو سنجیده میشود. در ابتدا به عنوان اولین تصویر به سراغ یک سوژه آشنا با جزئیات فراوان و فاصله نزدیک با لنز دوربین رفتیم. نور پسزمینه نسبتا زیاد، این عکس را به آزمونی برای بخش HDR دوربین بدل میسازد. تصویر گرفته شده علاوه بر جزئیات بالا از فوکوس فوقالعادهای نیز برخوردار بوده بهطوریکه پس زمینه گل به میزان بسیار زیادی محو و نامشخص شده است.
عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
تصویر زیر برای مقایسه توسط یکی دیگر از بهترین دوربینهای موبایلی فعلی بازار یعنی دوربین نکسوس 5X در موقعیت یکسان برداشت شده است که علاوه بر برتری مشهود Galaxy S7 edge در زمینه جزئیات، کنترل نویز و جدا کردن سوژه از بکگراند، در زمینه دقت رنگ نیز برتری کامل با حریف سامسونگی این رقابت است.
عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
برش اندازه واقعی دو تصویر بالا بار دیگر از برتری Galaxy S7 edge سخن میگوید.
برش اندازه واقعی تصویر Galaxy S7 edge
برش اندازه واقعی تصویر LG Nexus 5X
تصویر زیر بار دیگر توانایی دوربین در به ثبت سوژههای در سایه با کمک قابلیت HDR را نمایان میسازد که در این زمینه نیز میتوان از موفقیت بالای دوربین سخن گفت.
با HDR خاموش - عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
با HDR روشن - عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
در محیطی با روشنایی بسیار بالا تاثیر HDR روشن و خاموش تا حدودی کمرنگتر میشود و با وجود آنکه وضوح نچندان بالای 9.1 مگاپیکسلی (در حالت 16:9) اندکی شرایط را برای این دوربین در رقابت با دوربینهای موبایلی با وضوح فراتر از 20 مگاپیکسلی مشکل میسازد اما هنوز میتوان از یک دوربین مناسب سخن گفت.
با HDR خاموش - عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
با HDR روشن - عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
با HDR خاموش - عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
با HDR روشن - عکس با ابعاد و کیفیت اصلی را در اینجا مشاهده نمائید
فیلمبرداری این دوربین حداکثر در وضوح 2160p یا UHD انجام میشود و در این میان رزولوشنهای پایینتر 1440p یا QHD، فول اچدی در هر دو حالت 30 و 60 فریم در ثانیه، 720p و VGA و وضوح 1440×1440 پیکسل نیز در دسترس قرار دارند. اولین نکته قابل ذکر در مورد بخش فیلمبرداری این دوربین زوم شدن تصویر به محض لمس دکمه record است که در صورتی که سوژه اصلی در کنارههای قاب تصویر حضور داشته باشد منجر به خارج شدن آن از کادر میشود. این اتفاق در هر سه رزولوشن 1080/60p ،1080/30p و QHD رخ میدهد اما در وضوح 4K یا UHD هیچ برش و زوم شدنی در تصویر دیده نمیشود. تصویر زیر به خوبی این اتفاق را توضیح میدهد.
قبل از لمس دکمه ریکورد
پس از لمس دکمه ریکورد
بیتریت تصویر در وضوح UHD یا 4K به حوالی 48Mbps میرسد که این میزان در رزولوشنهای 1080/60p ،QHD و 1080/30p به ترتیب به 24Mbps، 27Mbps و 16Mbps تغییر پیدا میکند. در تمامی این حالتها بیتریت صوتی تقریبا بدون تغییر در حوالی 250Kbps به صورت دو کاناله باقی میماند. سطح جزئیات در حالت UHD بسیار بالاست و با وجودی که رنگها اندکی به سردی گرایش پیدا میکنند اما به راحتی میتوان آن را با بهترینهای این رده مقایسه کرد. در وضوح 1080/60p تصویر روانتری در دسترس قرار میگیرد که با وجود کاسته شدن از جزئیات آن نسبت به حالت 4K همچنان با کیفیت به نظر میرسد. به جز 1080/60p در هر سه وضوح دیگر میتوان حین برداشت ویدئو با حداکثر وضوح (9.1 مگاپیکسل) عکاسی کرد. کیفیت ویدئوهای این دوربین در زمینه کنتراست و رنگ نسبت به تصاویر آن به ظاهر در جایگاه پایینتری قرار میگیرد اما این به معنای بیکیفیت بودن این ویدئوها نخواهد بود.
دوربین دوم گوشی همچون یک نمونه 5 مگاپیکسلی با امکان برداشت ویدئو با وضوح 1080p است که همچنان از گشودگی دیافراگم f/1.7 بهره میبرد. حداکثر وضوح این دوربین نیز در نسبت تصویر 4:3 رخ میدهد و در نسبت تصویر 16:9 حداکثر وضوح آن 3.8 مگاپیکسل یا 1458×2592 پیکسل است. قابلیت HDR در این دوربین نیز وجود دارد که البته تاثیر آن در سطح دوربین اصلی دستگاه به نظر نمیرسد. از جمله دیگر موارد قابل اشاره در مورد این دوربین که در منوی MODE در دسترس قرار دارد باید به Wide Selfie اشاره کرد که مکانیزم آن به حرکت دادن دوربین به چپ و راست برای برداشت یک سلفی دستهجمعی واید بستگی دارد؛ نکتهای که البته در عمل به دلیل لرزش دست و حرکت سوژه چندانی کاربردی نخواهد بود. برای برداشت آسان سلفی در این دوربین میتوان از tap کردن روی سنسور ضربان قلب در بخش پشتی بهره برد.
ظرفیت باتری Galaxy S7 edge با وجود کاهش 0.2 اینچی سایز صفحهنمایش نسبت به Galaxy S6 edge+ با افزایش 20 درصدی از 3000 میلی آمپر ساعت به 3600 میلی آمپر ساعت رسیده است که انتظار تغییر بزرگی را در این بخش در ذهن ایجاد میکند. سامسونگ در معرفی این باتری به زمانهای رسمی آن اشارهای نکرده اما در عمل با تجربه بسیار بهتری نسبت به گذشته روبرو میشویم و در یک استفاده متوسط به راحتی میتوان روز دوم را نیز پشت سر گذاشت و از سوی دیگر به پایان رساندن شارژ باتری تنها در یک روز نیز کار چندان آسانی به نظر نمیرسد. شارژر قدرتمند 15 واتی ارائه شده همراه گوشی از سرعت شارژ بسیار بالایی برخوردار است اما متاسفانه به دلیل در اختیار قرار نگرفتن لوازم جانبی دستگاه از جمله شارژ از سوی روابط عمومی سامسونگ ایران موفق به تست سرعت شارژ و ترسیم نمودار شارژ برای این مدل نشدیم. شارژ بیسیم نیز مثل مدلهای پیشین این سری برای Galaxy S7 edge در دسترس قرار دارد اما برای استفاده از آن باید شارژر متناسب را به صورت جداگانه تهیه کرد.
پس از یک دوره فراموشی در سری Galaxy S6، سامسونگ بار دیگر به این نتیجه رسیده که قابلیت ضد آب یکی از گزینههای جذاب برای مشتریان و خریداران به حساب میآید این قابلیت با وجودی که به صورت غیر رسمی در بسیاری از گوشیهای پرچمدار وجود دارد اما معمولا شرکتهای سازنده با توجه به مسئولیتی که در این رابطه متوجه آنها خواهد شد از ذکر رسمی آن خودداری میکنند. سامسونگ اما با فرایندی که "ضد آب کردن از داخل" نامیده سری S7 را با استاندارد IP68 در برابر رسوخ آب تا 30 دقیقه در عمق 1 متری نفوذناپذیر ساخته و گرد و خاک نیز مشکلی را برای این مدل ایجاد نمیکند.
سامسونگ در ساختار داخلی دستگاه از سیستم خنک کننده مبتکرانهای استفاده کرده که در طی آن لولههای حرارتی و مایع خنککننده داخلی درون آنها از افزایش بیش از اندازه گرما درون سیستم جلوگیری میکنند. در دنیای واقعی حرارت گوشی حتی در سنگینترین لحظات یعنی هنگام استفاده از آن درون هدست Gear VR نیز چندان از حد انتظار بالاتر نمیرود و پس از گرم شدن نیز با سرعت زیاد خنک میشود. از این روز میتوان امتیاز بسیار مناسبی را طراحی Galaxy S7 edge در این زمینه در نظر گرفت.
گلکسی S7 edge با نسخه 6.0.1 اندروید مارشملو همراه با پوسته TouchWiz UI با آخرین تغییرات ارائه شده است. بوت گوشی بسیار سریع و مناسب بوده و تنها حوالی 17 ثانیه به طول میانجامد.
صفحه قفل به صورت پیشفرض نشان دهنده زمان و تاریخ در بالا و دو میانبر برای اپلیکیشنها در پایین است که میانبرهای این قسمت را به دلخواه میتوان از کل لیست برنامهها انتخاب کرد.
در صفحه Home شرایط برای عادی قلمداد کردن این قسمت کامل فراهم است و همه چیز به طور کامل به گذشته شباهت دارد. نگه داشتن دست روی صفحه یا Pinch zoom رو به داخل مد ویرایشی این بخش را نمایان میسازد و سمت چپترین صفحه نیز مثل گذشته به Briefing تعلق دارد. در S7 edge نیز با وجود آنکه میتوان Briefing را خاموش کرد اما همچنان امکان اضافه کردن صفحه جدید به جای آن در سمت چپ وجود ندارد.
آیکونهای زیر صفحهنمایش در صفحه Home که به صورت پیشفرض 3 عدد همراه با دکمه دسترسی به منوی اصلی (App drawer) میشوند به دلخواه کاربر میتوان